سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جا به جا شُدیم ...
جا گیر شُدیم ...
جا اُفتادیم ...


ق.ن1: اینقده آپ نکردیم که همه استعدادهای وبلاگ نویسی مون دود شده رفته هوا!!!
ق.ن2: چی بگم والا !!! ما اثاث کشون کردیم کلاااااااااااا رفتیم یه شهر دیگه!!! بای بای تهران
ق.ن 3: آقا این اثاث کشی ما رو کشت ( ما ، در اینجا به معنیِ من می باشد)
اثاث کشی + سرما خوردگی + پنی سیلین = ره گذرِ مرده!!!
ق.ن4: اینجانب یک کاربرِ پولدارِ وایرلس هستم

جهتِ ثبت در تاریخ و برای آیندگان:
1.عجب کار عظیمی بود این اثاث کشی ، دفعه قبلی مادرِ محترم در مجاورتِ شخص شخیصم نذاشت آب تو دلم تکون بخوره ، ولی این بار با بند بندِ مفاصلم حسش کردم ، از بزرگترین کارهای سخت عالم حتی از کار در معدن هم سخت تر بوووووووود:(
خدایا به همه خونه بده لطفا ، خونه ی بزرگ هم بده تا اثاث هاشون راحت جا بشه:)
2. همسر عزیز با چکش محکم کوفیده رویِ انگشتِ شصتِ دستِ چپش ... بدونِ شرح
3.اثاث کشی با کمترین خسارت تخمین زده انجام شد ، شکر !!!
4.کامیونی که گرفتیم ، ما رو یه شب کاشت و نیومد ، به جاش فردا دوتا ماشین گرفتیم 
نتیجه اخلاقی این بود که : در این صورت هم اثاث ها جا شد و هم از فرداش در شهر مقصد هوا آفتابی بود !!!اینم حکمتِ کاشته شدنمون!!! خدایا شکرررررررررر

 فعلا همینا یادم اومد!


+تاریخ سه شنبه 90/7/19ساعت 8:31 صبح نویسنده ره گذر | نظر